روزگاریست که شیطان فریاد میزند،

آدم پیدا کنید سجـــــــده خواهم کرد!!!

میگن هر کس صلوات بفرسته فرشته ها؛

لب ش رو میبوسن!

هرکی لب میخواد صلوات... 

خدایا !

به آنچه که دادی شکر! 

و به انچه که ندادی تفکر! 

و به انچه که گرفتی تذکر!

که داده ات نعمت است

و نداده ات حکمت

و گرفته ات امتحان . . . 

امام و شهداء رو یاد کنیم با ذکر صلوات...

خداحافظ ؛

وخیالت جمع پشت سرت نمیگم که اون به من خیانت کرد ،

به همه میگم من واسه اون کم گذاشتم ،

نمیگم که منو با یه کوه غم گذاشت و رفت...

چرا ؟ چونکه نمیخوام تورو خرابت کنم ،

تو کاری نکردی که من نخوام حلالت کنم!

فقط گفتی از هرچی دروغه سیری!

ولی دروغه میمونی حقیقت اینه که میری،،،

آره برو  و همون جا که میری بمون ،

دوست دارمی رو که بهم میگفتی رو تو میگی به اون ! 

امروز میفهمم که تو شاید حق داشتی ،

من و تو از روز اول با هم فرق داشتیم،،، 

اصلا نمیبینی چند روزه عادی باتم

چون تو ازونائی که دنبال مادیات ن

وفهمیدن این مسائل زوده برات،،،

برو ...

جلو ضرر رو از هرجا بگیری سوده برات!

خداحافظ و سلام تنهائی م 

از فردا هرجا دنیا که برم تنها میرم ...

کودک فال فروش را پرسیدند؛

که چه  کنی؟

گفت: به آنان که در دیروز خود مانده اند،

فردا را می فروشم... 

به امید آزادیش انشاالله...

حسین خرازی در سال 1336 در اصفهان متولد شد، با شدت گرفتن بحران کردستان به سنندج، پاوه و دیگر شهرهای غرب کشور هجرت کرد.

 ماموریت یافت تا با استفاده و سازماندهی نیروهای جبهه‌ی دارخوین،

تیپ 14 امام حسین (ع) را تشکیل دهد،نام او لرزه بر اندام فرماندهان ارتش صدام می‌انداخت!

حسین خرازی نقش یک ژنرال جوان را در هدایت عملیات محرم ، والفجر مقدماتی و والفجر یک ایفا کرد و سپس به لشکر امام حسین (ع) بازگشت و تا لحظه شهادت در این سمت باقی ماند...

سلسله عملیات والفجر 4، خیبر، بدر، والفجر 8، کربلای 3، کربلای 4 و کربلای 5 را با روحیه‌ای شهادت طلب و همچنان خط شکن انجام داد!

در عملیات خیبر در منطقه طلائیه دست راست خود را تقدیم اسلام کرده بود و غم شهادت بیش از 10 هزار نفر از یاران خود را در سینه داشت، در شرایطی که عملیات پیروزمندانه به پایان می‌رسید، در ظهر جمعه هشتم اسفند ماه 1365 به شهادت رسید...

حال آیا بعد از گذشت  24 سال از شهادت این سردار رشید سپاه اسلام باید مراسم یادواره گرفته شود... 

آسمان غرق خیال است کجایی آقا؟

یک نفس عاشق اگر بود زمین می فهمید،

عاشقی بی تو محال است،

کجایی آقا ...